سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زن ...
سینه ی برجسته نیست!
لبهای قرمز
موی مش کرده نیست
ابروی برداشته نیست!
زن ..
لباس سفید
شب با شکوه عروسی
بوی خوش قورمه سبزی
هوس شب های جمعه
قرار تاریک کوچه ی پشتی
توی ماشین نیست
زن خونریزی
پوکی استخوان
ضعیفه پا به ماه نیست
حالت تهوع
استفراغ
دردهای کشنده زایمان
ومادر بچه هایت نیست
زن
عصای روز پیری
پرستار وقت مریضی
رفیق پای منقل
مزه بیار عرق
وشب نشینی های دوستانه نیست
زن وجود دارد
روح دارد
قدرت
جسارت
پای پای یک مرد زور دارد
عشق
اشک
نیاز
محبت
ویک دنیا آرزو دارد
زن
همیشه
همه جا
حضور دارد
واگر تمام این ها یادت رفت
تنها یک چیز را بخاطر داشته باش
که هنوز هیچ کجا هیچ زمانی
هیچ {مردی }پیدا نشده
ک بتواند یک روز
فقط یک روز
جای یک زن باشد




تاریخ : یادداشت ثابت - دوشنبه 93/6/25 | 11:23 صبح | نویسنده : سمیرا | نظرات ()

پا به پای کودکی هایم بیا
کفش هایت را به پا کن تا به تا
قاه قاه خنده ات را ساز کن
باز هم با خنده ات اعجاز کن
پا بکوب و لج کن و راضی نشو
با کسی جز دوست هم بازی نشو
بچه های کوچه را هم کن خبر
غاقلی را یک شب از یادت ببر
خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی
طعم چایی و قوری گلدارمان
لحظه های ناب و بی تکرارمان
مادری از جنس باران داشتیم
یا پدر اسطوره یدنیای ما
قهرمان باور زیبای ما ادامه مطلب...


تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 93/6/23 | 5:10 عصر | نویسنده : سمیرا | نظرات ()

سلطان سلیمان ای پادشاه عثمانی سریالت دیگر به پایان رسیده است...
چند وقتی هست دیگر بازارت داغ نیست
حتی خرم سلطان زیبایت هم نتوانست نام ترا در دنیا مشهور کند
کسی در این میان نیست که سریال کوروش یکتا پرست را در میان بکشد
کسی در این میان نیست نجابت الهه مینو را به تصویر بکشد...
کسی نیست تا خلوتگاه کوروش....نه حرمسرای پر زخاتون کوروش را به تصویر بکشد
مهم نیست کوروش ...
تکه سنگی به جا مانده  از تو امروز
اسمت...خردت ...یکتاپرستی ...ونجابت ایرانی را در دنیا زنده نگه داشته
الهه ی نجیب پسران سرزمین من را ببخش که ندانسته محو زیبایی خرم شدند
و آن را بر پس زمینه های گوشی هایشان گذاشتند
ونجابت تو الهه را از یاد بردند...
کوروش!یک سریال برای سلیمان نتوانست نام او را زنده کند
اما تو با تکه سنگی دنیا را مجذوب خود کردی.....
کوروش مردم سرزمینم را ببخش که ندانسته رشادت های عثمانی را تحسین کردند
آن زمان که نیمی از دنیا حاکمش تو بودی....
ببخش ما را...




تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 93/6/23 | 4:57 عصر | نویسنده : سمیرا | نظرات ()

داستان خلقت زن

از هنگامی که خداوند مشغول خلقت زن بود شیش روز میگذشت

فرشته ای ظاهر شد وگفت چرا این همه وقت صرف این یکی میفرمایید؟

خداوند پاسخ داد:داستور کار او را دیده ای؟

باید دویست قطعه متحرک داشته باشد که همگی قابل جایگزینی باشند باید بتواند با خوردن غذای شب مانده کار کند

دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خود جای دهد

بوسه ای داشته باشد که همزمان همه دردها را از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته درمان کند

یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند

فرشته نزدیک شد وبه زن دست زد وگفت :اما پروردگار او را خیلی نرم آفریدی

خداوند:بله نرم است اما او را سخت هم آفریده ام تصورش را هم نمیتوانی بکنیکه او تا چه حد میتواند تحمل کند وزحمت بکشد

آنگاه فرشته متوجه چیی شدوبه گونه زن دست زد وگفت اشک برای چیست؟

خداوند گفت:اشک وسیله ایست برای ابراز شادی اندوه درد نا امیدی 

فرشته متاثر شد وگفت این مخلوق بزرگ فقط یک عیب دارد

فرشته گفت چه عیبی؟

خداوند فرمود:

قدر خودش را نمیداند




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 93/5/16 | 5:57 عصر | نویسنده : سمیرا | نظرات ()

نفس باد صبا آفت جان خواهد شد
عید می آید و اجناس گران خواهد شد
قیمت میوه و شیرینی و آجیل و لباس
باز سرویس گر فک و دهان خواهد شد
همسرم چند ورق لیست به من خواهد داد
و سرا پای وجودم نگران خواهد شد
می زنم ساز مخالف دو سه روزی اما
عاقبت هرچه که او گفت همان خواهد شد
می رسد مرحله ی سخت و نفس گیر خرید
نوبت گند ترین کار جهان خواهد شد
کل عیدی و حقوقم به شبی خواهد رفت
بر سر جیب بغل ،فاتحه خوان باید شد
یک الف آدم و یک عائله آنهم پر خرج
وقت فرسودن اعصاب و روان خواهد شد
پول را با علف خرس یکی می دانند
فکر کردید که منطق سرشان خواهد شد
هانیه نعره بر آرد که ندارم مانتو
کامران از پی او تیز دوان خواهد شد
که پدر کفش و کت و پیرهنی می خواهم
بعد از او نسترنم مرثیه خوان خواهد شد
سام هم لنگه ی جوراب به پا می گوید
شستم از پنجه اش امسال عیان خواهد شد
قیمت پسته به قلب من ِآسیب پذیر
باز هم وای که آسیب رسان خواهد شد
زیر بازارچه با قیمت ماهی یا گوشت
آسمان دور سرم پُر دَ وَران خواهد شد
مغز گردو شده مانند طلا مثقا لی
مغزم از قیمت آن سوت کشان خواهد شد
کمرم گشت که در خانه تکانی سرویس
حالیا نوبت این فک و دهان خواهد ش............؟




تاریخ : یادداشت ثابت - دوشنبه 92/12/27 | 10:31 عصر | نویسنده : سمیرا | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
چت روم | قالب وبلاگ
دانلود نرم افزار
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ